مهمانی و درد دست امیر مهدی گلم
سلام ماه اسمونم!امیر گلم امشب رفتیم خونه مامان بابایی و هر چی میخواستی با پسر عمه نجمه بازی کنی اون میترسید و نمیامد بازی .تقصیری هم نداره اخه اون مثل تومهد کودک نمیره و زیاد اجتماعی نیست بالاخره من با هر بدبختی بود شما دو تا رو کنار هم نشوندم و چند تا عکس ازتون گرفتم اما ناگهان امیر محمد بی هیچ دلیلی دستت رو گاز گرفت که درست روی استخوان انگشتت بود و انقدر گریه کردی که ضعف رفتی...الهی مامان برات بمیره بغلت کردم و بوسیدمت و گفتم طوری نیست باهات شوخی کرد اما تو قبول نمیکردی و میگفتی که درد میکنه میسولو(میسوزه)گفتم مامانی بریم چسب بخریم چسب بزنم روش و همونطور که گریه میکردی گفتی باشه و لباسهاتو هم پوشیدی تا بریم .اما امیر محمد...
نویسنده :
مامان سوده
2:20