امیر شیرین زبون مامان
سلام پسر تمیزم!!!!دیروز کمی کف اشپزخانه کثیف شده بود و من تصمیم داشتم برای امروز بشورمش که رفتی تی اوردی دادی دستم گفتی :تی بزن!!!!!الهی قربون تمیزیت برم من عزیزم.من هم تی رو شستم و تی زدم .دوباره امروز هم احساس کردی باید تی بزنم دوباره تی رو دادی دستممممم!!!!وقتی هم اسباب بازیهاتو میریزی رو زمین میگی:شلوغه!!!!امشب وقت شام اب خواستی و گفتی خودم میخوام بخورم!!!!یک کم اب ریخت روی شلوارت و گفتی مامان خیس شد!!!گفتم طوری نیست عزیزم شامتو بخور اما بدو بدو رفتی تو اتاق و از کمدت یک شلوار اوردی و شلوار خیسو در اوردی و شلوار جدیدو پوشیدی.میخواستم درسته بخورمت عزیزم!!!!حالا گیر هم داده بودی به اینکه بلوز همون شلوارو بری بیاری و با شلوارت ست کنی حواست بود که این شلواره با بلوزش با هم بودن!!!!اخرش میخورمتتتتتتتتتتت نفسمممممممممممممممممم!!!!!تا یادم نرفته بگم به کثیف هم میگی کفیث!!!!به مسواک میگی میسگاگ!!!و به خمیر دندان هم امادا میگی!!!زرافه هم تو دیکشنری شما شتاتو است!!!!!و به سفید هم میگی فسید!!!و از همه خنده دار تر به سبزی خوردن هم میگی گل!!!!و بدت میاد و میگی مامان گل اکه!!!(گل بده)!!!!عاشقتم عزیزترینممممم!!!امشب بابایی گفت بریم بیرون یه هوایی بخوریم و از اونجا که شما همیشه رو صندلی جلو تو بغل من میشینی و اتیش میسوزونی بابایی گفت سوده کم کم امیرو عادت بده عقب بشینه من هم شما رو گذاشتم عقب اما بهانه گرفتی دوباره امدی جلو و اشاره کردی به صندلی بابا و گفتی این صندلی بابا و اشاره کردی به صندلی من و گفتی این صندلی مامان و بعد گفتی من صندلی ندارمممم!!!!!!!!!اخییییییییییییی بمیرمممممممممممممم الهی برای دل کوچکت نفسمممممممم!!!هر چی گفتم صندلی عقب مال توست قبول نکردی!امیر مهدی عزیزم تک تک ثانیه های با تو بودن برام لذت بخش و شیرین است .گاهی فکر میکنم تا قبل از تولد تو چطور میتونستم نفس بکشم عزیزم و چطور زنده بودم.خدا تو رو همیشه برام نگه داره گلم که عاشقت هستم و میپرستمت.