شکوفه گیلاسم امیر مهدی جانشکوفه گیلاسم امیر مهدی جان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
یاس سفیدم محمد طاها یاس سفیدم محمد طاها ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

❤ امیر مهدی اقاقیای سفید و محمد طاها یاس سفید من❤

امیر و پیشرفتهاش

    سلام شکوفه گیلاس مامان!میخوام امروز از پیشرفتهات بگم عزیزم .تا چند وقت پیش که این همه بیماری و استفراغ و تب نبود همه چیز عالی بود انشاالله همه چیز دوباره درست میشه گلم.و اما یادگیری هات شامل:یادگیری اسم دوازده امام .و خواندن کلمات فارسی حدود 14 تا 15 کلمه و حفظ سوره توحید البته با زبان خودت!یادگیری بیست تا کلمه انگلیسی .یادگیری رنگها.حفظ شعرهای اتل متل توتوله.چشم چشم دو ابرو.عمو زنجیر باف .یک توپ دارم قلقلیه.و تمام شعرهای کتاب داستانهات.و اما اسم تمام حیوانها رو هم بلدی از بس به شیر و ببر و ...علاقه داری و وقتی هم میگم لباسهاتو بیار بپوش میگی بریم الغدیر!(خونه عزیزجونت!)مسیرهارو بلدی مثلا میدونی داریم میری خونه مامان باب...
30 اسفند 1391

سال 1392 مبارک!

  گندمهای هفت سین به گندمهای اسیاب گفتند :قصه ما گرچه نان نداشت اما پایانی سبز داشت!پایان سالتان سبز باد!   سلام عمر و نفس مامان!این اخرین مطلبیست که تو سال 91 برایت مینویسم عزیزم.فردا سال جدید از راه میرسه و مامانی بعد از تحویل سال باید بره سر کار و شبکاره گلم.اما هر جا که باشم قلبم همیشه پیش توست عزیزم و همیشه به یادتم.گل قشنگم امیدوارم منو ببخشی از اینکه گاهی بی حوصله بودم و خسته و ناراحت.عزیزم امیدوارم امسال کمبودهای سال قبل رو برات جبران کنم و مامان بهتری برات باشم عزیزم.انشاالله سال جدید سال پر از سلامتی و شادی برات باشه عزیزترینم و دیگه مثل پارسال بیمار نشی گلم.عزیزم امروز خیلی کمکم کردی و با هم با شوق و ذ...
29 اسفند 1391

سال نو مبارک!

یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش         ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها ای تدبیر کننده روز و شب ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر حال مارا به بهترین حال دگرگون کن .سال نو مبارک         ...
27 اسفند 1391

روز پرستار مبارک!

  مثل غزل مثل سپیده مثل آبی آیینه ای صبحی تو جان آفتابی پاکی صبوری مهربانی باصفایی تو یک پرستاری تو یک مفهوم نابی روز پرستار بر سپید پوشان دل پاک مبارک . . . ...
27 اسفند 1391

اقاقیای مامان!

  سلام اقاقیای سفیدم! امروز که صبحکار بودم بنا به توصیه همکارم چون براش تعریف کردم که شما دو روزه لب به غذا نمیزنی تصمیم گرفتم ببرمت بیرون حالا بماند که بی فایده بود و بی اشتهایی همچنان ادامه داره.اما در این بین چشمم افتاد به یک گلدان اقاقیا پشت شیشه گل فروشی!!!!عاشق این گلم عزیزم چون عطر تو رو میده نازنینم!(احساسات مادرانه رو داشتی؟اقاقیا عطر امیر مهدی رو میده!!!)و چون ما یک اقاقیای واقعی تو خونه داریم تصمیم گرفتم یک مصنوعیشو هم بخرم!!!و اینگونه بود که این گلدون گوشه خونه کوچک ما جا گرفت و این وسط تو هم همش ذوق میزدی تازه تو اژانس هم نگران بودی مبادا بشکنه یا کثیف بشه!!!!عاشقتم اقاقیای خوشبوی مامان!غذا بخور نفسمممم دق کردم از غص...
22 اسفند 1391

کادوی بابایی یا عمه مهدیه؟

    سلام نفس مامانی!از انجا که وصف حال عشق شما به بن تن همه جا پیچیده عمه مهدیه از بندر برات یک بلوز شلوار بن تن اورد ولی گذاشته بودش خونه مامان بابایی.چون حامله و خودش نمیرسید بیاد بده.منم که مرتب سرکارم.بالاخره یک شب بابایی رفت اوردش و چون من همیشه ازت میپرسم که مثلا فلان چیزرو کی برات خریده سریع میگی:مامان سوده!(الهی قربون فهم و شعورت برم مننننننننننننننننن!)منم کلی ذوق میزنم و بابایی کلی حسودی میکنه!!!(ببخشید بابایی)!و اما اون شب خودت دیدی که بابایی لباس رو اورد و بابایی ازت پرسید این لباسها رو کی خریده ؟شما هم یک نگاهی به من کردی و گفتی مامان نه!بابایی خریده!!!بابایی کلی ذوق زده شد و منم گفتم :امیر مهدی جان اینها رو ع...
21 اسفند 1391

یکی یدونه

یکی یه دونه گل من عزیزم ، همه عشقمو به پات میریزم حالا که پیشمی حتی یه لحظه غم ندارم من   دل دیونمو تو داری میبری ، بگو نگاه منو تو میخری حالا که پیشمی هیچی تو دنیا کم ندارم من   تو که قشنگترینی توی شهر قصه هامی توی ترانه های من همیشه هم صدامی   گل قشنگ من بخند که خنده هات قشنگه بذار فدای اون دلت بشم که ابی رنگه   همه می دونن عزیز دلمی تو که شیطونی گل من  یکمی همیشه دوست دارم سر روی شونه هات بزارم من   داری دلمو میبری بگو نگاه منو میخری حالا که پیشمی هیچی تو دنیا کم ندارم من   یکی یه دونه گل من عزیزم ، همه عشقمو به پات میریزم ...
19 اسفند 1391

عشق من!

  زندگیمی تو همه چیمی تو   تنها نذاری عشق قدیمیتو   من با تو بودم تو شادی و غم   عاشقت شدم آروم و نم نم   هی تو عشق منی هی تو عمر منی   نری دلمو بشکنی   تو عشق مهربون   اگه بری میمیرم پیشم بمون   تو شدی واسه من آروم جون   هی تو عشق منی هی تو عمر منی   نری دلمو بشکنی   تو عشق مهربون   اگه بری میمیرم پیشم بمون   تو شدی واسه من آروم جون   ...     با تمام وجودم عاشقتممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم!!! ...
19 اسفند 1391