امشب
سلام گل قشنگم!امشب قرار بود مامان شب کار باشه اما وقتی رفتم شیفت دیدم بخش خلوت بود با سوپر وایزر هماهنگ کردیم چون بخش های دیگه نیرو نمیخواستند موافقت کردند من برم خونه ولی هر موقع زنگ زدند سریع بیام بیمارستان حتی اگه ساعت دو نصفه شب باشه خوب دیگه قانون بیمارستان ما اینجوریه گل پسرم!اما......من رفتم دنبالت خونه عزیز جون موندم تا بابایی بیاد دنبالمون ساعت ده شد و سریال سالهای دور از خانه (اشین)از شبکه تماشا شروع شد و همون موقع تو چشمهاتو ریز کردی و ادای چشم ژاپنی ها رو دراوردی!!! مرده بودیم از خنده!!بسیار پسر با دقتی هستی عزیزم که به اندازه چشمهاشون توجه کردی!!!! با بابایی رفتیم بیرون گفتی پیتزا میخوام!گرچه هیچی نخوردی! ولی برات خریدی...
نویسنده :
مامان سوده
0:07
در اشپزخانه!
عاشقتم زیباترین و مهربان ترین پسر دنیا! ...
نویسنده :
مامان سوده
16:40
یک بعد از ظهر گرم!
یک همراه....
امیر مهدی عزیزم الان که به تو نگاه میکنم بارها و بارها به خود میگویم این تویی که انقدر نگران راه رفتن و حرف زدنت بودم ؟! نگران دل درد ها و گریه های شبانه ات ...تب های گاه و گاه .... دندان در اوردنت چکاب ماهیانه و واکسن هایت...الان انقدر ان روزها برایم دور از ذهن شده که فراموش کرده ام برای چکاب سالیانه ببرمت!!!پسر عزیزم روزی هزار بار خدا را شکر میکنم به خاطر داشتنت بزرگ شدنت قد کشیدنت و .....لحظه لحظه بودنت! امروز تو را روی دوچرخه میبینم همین تویی که انقدر غصه میخوردم که نمیتواند رورویک سوار شود!!!!خداوندا شکرت !شکر به خاطر همه چیز .... انشاالله فردا ها تو را ببینم که برخلاف مامان گواهی نامه ات را گرفته ای نازنینم!ت...
نویسنده :
مامان سوده
20:37
92/4/1
سلام فرشته قشنگم!امروز سه سال قشنگو پشت سر گذ...
نویسنده :
مامان سوده
1:53
15 حقیقت راجع به شما!
من حداقل 15 حقیقت را راجع به شما میدونم: 1.الان توی اینترنتی. 2.الان توی وبلاگ باحالی هستی(اعتماد به نفسو داشته باش!) 3.یک انسان هستی. 4.الان داری پست منو میخونی. 5.تو نمیتونی با زبان بیرون بگی ژ! 7.الان داری امتحان میکنی. 8.الان خنده ات گرفت. 9.اصلا ندیدی که عدد 6 را جا انداخته ام! 10.الان چک کردی که ببینی عدد 6 را جا انداخته ام یا نه! 11.الان باز هم خندیدی. 12. نمیدونی من یک عدد را هم چند بار نوشته ام. 13.الان چک کردی ببینی کدومه. 14.پیداش نکردی و داری فحشم میدی. 15.ولی نمیدونی که منم دارم به تو میخندم چون منظورم عدد 1 بود که تا الان 8 بار نوشتم. منبع: وبلاگ زیباترین دختران بهشتی...
نویسنده :
مامان سوده
23:06
یک روز با گل پسر!
سلام پسرک شیرین زبونم!امروز بالاخره بعد از 29 روز من اولین اف رو داشتم و نرفتم سر کار!وقتی از خواب بیدار شدی: امیر مهدی:مامان تو میری ای سو(ای سی یو)؟ مامان:نه عزیزم من امروز نمیرم تو هم مهد کودک نمیری! امیر مهدی:نرو ای سو(ای سی یو)! مامان :نمیرم عزیزم! و مرتب دیالوگهای بالا تا ظهر پشت سر هم تکرار شد!!!بمیرم برای دلواپسی هات عزیزم! و بالاخره من هم گفتم امروز یک کم دستی به سر و روی خونه بکشم و نظافت کنم اقا پسر گل من هم که امیر مهدی باشه مشغول کمک به مامان شد طبق معمول! مامان در حین جابجا کردن گلدون میخواست گلدونو بشکنه! واکنش امیر مهدی:مامان!طوری نیست!!!! از بس به بابایی گفتم فیلتر جارو برقی...
نویسنده :
مامان سوده
21:12
روز شمار!
3 روز مانده به تولد شیرین ترین هندوانه دنیا!امیر مهدی عزیزم گل سرسبد خانواده عزیزترینم شیرین ترینم نازنینم تک ستاره قلبم قند عسلم شیرین شکرم گل پسرم تاج سرم ملوسکم اقاقیای سفیدم زیباترینم دوستت دارم !تمام سعیمو همیشه میکنم تا مامان خوبی برات باشم دوست ندارم هیچ ارزویی هیچ وقت تو دل کوچک و پاکت بمونه .همیشه و همیشه از اینکه به خاطر کارم باید تنهات بذارم ازت شرمنده ام مامانی گلم.از اینکه گاهی خسته ام از اینکه حتی روزهای تعطیل پیشت نیستم از اینکه گاهی صبح ها گاهی عصرها و گاهی شبها پیشت نیستم مامانو ببخش نفسم اما بدون هیچ فاصله ای عشق عمیق منو به تو کم نمیکنه نازنینم .تمام مدت زمان دوری از تو رو به امید دیدن صورت ماهت تحمل میک...
نویسنده :
مامان سوده
11:00
صقدد!!!!(صدقه)
امیر مامان یک سکه پنجاه تومنی پیدا کرده اورده داده به من: امیر مهدی:مامان بگیرش صقدد(صدقه)بده!!!!!!! مامان:فدات بشممممممممممممممممممممممممممممم! ...
نویسنده :
مامان سوده
22:59