امیر مامان در حال دیدن فوتبال
بدون عنوان
در خانواده همه عاشق اين عكس اند براش رو ليوان هم چاپ كردم ...
نویسنده :
مامان سوده
13:28
قبولی مامانی
دومین سال تولد امیر طلا برای من خیلی خوب بود چون ازمون استخدامی قبول شدم البته بازم باید هفته دیگه یک ازمون دیگه بدم تا نتیجه قطعی بشه وااییی اگه قبول بشم چی میشه گرچه محل کار فعلیمو دوست دارم و امیر هم به مهدکودکش عادت کرده اما هر چی خدا بخواد توکل به خدا از خدا میخوام همه به ارزوهاشون برسن من و دوستام هم قبول شیم استخدام شیم خدا به یکی از دوستام هم که بچه نداره یک بچه سالم و ناز بده تا غمگین نباشه ...
نویسنده :
مامان سوده
12:47
امیر و دو سالگی
بالاخره اول تیر هم گذشت چون اول تیر شیفت بودم تولد نازنینم رو با یک روز تاخیر دوم تیر جشن گرفتم چون عمه امیر ان شب شبکار بود تولدش روز جمعه برگزار شد ناهار کباب حسینی و مرغ شکم پر و کشک بادمجان درست کردم همراه سالاد الویه و ژله که عکسهاشونو بعدا میذارم خیلی خوش گذشت هدیه مامان هم به امیر گل یک موتور شارژی پلیس بود که امیر عاشقش شد کلی فشفشه و بمب شادی و بادبادک و...البته امیر اخر جشن خسته شده بود و خوابش برد وقتی هم بیدار شد چون دید مهمانها رفتن بهانه گرفت به افتخار وجود نازنینش شب با بابایی رفتیم رستوران دل و کلی بهمون خوش گذشت امیر حسابی بازی کرد و شب راحت خوابید و بالاخره جشن دو سالگی گل پسر ما به پایان رسید 31 تیر جشن تولد ا...
نویسنده :
مامان سوده
17:42
تیر
امیر طلا در چهار ماهگی اولین کلمه را گفت که مامان بود در هجده ماهگی ساعت دوازده ونیم شب برای اولین بار راه افتاد و دل مامان و بابا و عزیزجون وخاله شقایق رو شاد کرد امیر عاشق ماکت بازیه عاشق جارو برقیه و هر جا جارو برقی ببینه میخواد روشنش کنه امیر نور چشم خانواده است عادت داشت تو گهواره بخوابه وتاب تاب بخوره الان هم تا شبها موهای منو نگیره خوابش نمیبره &nb...
نویسنده :
مامان سوده
11:48
تولد
دو روز دیگه تا تولد شاهزاده کوچولوی من باقی مونده اول تیر باشکوه ترین روز زندگی منه یک روز فراموش نشدنی و خاطره انگیز از ورود شیرین ترین و عزیزترین نی نی دنیا به زندگی ما .امیر مهدی انچنان عاشقم ساخت و انچنان قلب من را تسخیر کرد که با خود فکر میکنم سالهای قبل از حضورش را حتی ان زمان که مجرد بودم چگونه زندگی میکردم حتما زندگی بدون او زندگی سردی بوده است.امیر عزیزم با چه زبانی بگویم که دوستت دارم تو در تک تک ضربانهای قلب من جا داری...
نویسنده :
مامان سوده
1:12