شکوفه گیلاسم امیر مهدی جانشکوفه گیلاسم امیر مهدی جان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
یاس سفیدم محمد طاها یاس سفیدم محمد طاها ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

❤ امیر مهدی اقاقیای سفید و محمد طاها یاس سفید من❤

یک روز پر از شیطنت!!!

1391/11/6 1:36
نویسنده : مامان سوده
271 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام نازنین پسرم.این عکس مربوط به امروزه بعد از کلی فعالیت و شیطنت روز که اخرش ساعت 12:30شب از خستگی خوابت برد. عزیزم امروز موبایل اسباب بازیتو برداشته بودی و میخواستی بزنیش به شارژ و میگفتی شارژ نداره!!!و چون من همیشه گوشیمو وقتی به شارژه رو میز مبل میذارم تو هم همون کارو کردی اما تا خواستم ازت عکس بگیرم متوجه شدی و نذاشتی بعد هم ادای عکس گرفتن خودمو در اوردی!!!!یاد گرفتی وقتی میخواهی دل منو به دست بیاری بهم میگی مامان سوده!!!!الهی قربون صحبت کردنت برم !عزیزم وقتی بابایی رفته بود مسافرت یک قالیچه پشمی باریک اورد تا وقتی تو سالن دراز میکشه زیر پاش گرم باشه و ظهر ها هم که میخواد تو سالن بخوابه روی همون دراز میکشه تو امروز رفته بودی پتو سیسمونیتو اورده بودی و پهن کردی زیر پات!!!وقتی رفتم لحاف اوردم کشیدم رو بابایی گفتی لحاف منه!!!منم میخوام !منم گفتم باشه مال تو هر دوتاتون بکشید روتون!داشتم روی بابایی رو مرتب میکردم که گفتی منم میخوام!!!یعنی روی منم مرتب کن!!!!خلاصه اینکه هر کاری برای بابایی بکنم باید همون کارو برای گل پسر هم انجام بدمممم!!!!عاشقتم عزیزم و میبوسمت گل نازم!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

محمد حسین
6 بهمن 91 14:47
سلام...چطوری؟؟؟
_______________¶¶¶¶¶¶
__________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶
_____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
_¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶
____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
_____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶
______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶
__¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤
__¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶
¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶
¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶
_¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶
(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)
آپم...بدو بیا منتظرم نذاریاااااااااا


سلام ادرست باز نمیشه
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمد رضا
7 بهمن 91 23:13
الهی قربون امیرم برم شنیدم میگن دخترا هوو مامانشونن ولی حالا پسرا چییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ریحانه مامان نیایش
9 بهمن 91 12:46
واااااااااااای سوده جون پس روز جمعه به اندازه پدر و پسر به شما هم خوش گذشته وقتی از اتاق میاومدی بیرون چه شکلی شده بودی دیدن داشتی


مامان علی مرتضی
10 بهمن 91 14:31
راستی سوده جان جریان گریه کردن امیر مهدی چی شد؟بهتره؟بردیش دکتر؟چی گفت؟
فکرکنم ی جایی اشتباهی نوشتم امیر علی ببخشید


عزیزم گریه چی؟