شکوفه گیلاسم امیر مهدی جانشکوفه گیلاسم امیر مهدی جان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره
یاس سفیدم محمد طاها یاس سفیدم محمد طاها ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

❤ امیر مهدی اقاقیای سفید و محمد طاها یاس سفید من❤

فوتبال!!!

1391/11/6 17:02
نویسنده : مامان سوده
333 بازدید
اشتراک گذاری

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

سلام قند عسلم.امروز از خوش شانسی و یا شاید هم از بدشانسی مامان شیفت عصرشو اف شد تا پیش تو و بابایی باشه اما....امان از فوتبال !ساعت 3 فوتبال پیروزی و استقلال بود و امیر مهدی دوست داشت با باباییش بازی کنه و بابایی هم جو گیر شده بود و بهش میگفت من میخوام فوتبال ببینم و نزدیک بود با هم دعواتون بشه .و اما مامان فداکار که من باشم گفتم امیر بریم تو اتاق بازی و اولش یک کم با پتو ها بازی کردیم بعد گفتم لالا کنیم قبول نمیکردی انقدر باهات حرف زدم تا راضی شدی و خودمو زدم به خواب...اما مگه خوابت میبرد!!!!ساعت 3 شد4!!!و همش بازی کردی !موهاموکشیدی .با لحاف و پتو ها بازی کردی و بالاخره 90 دقیقه فوتبال تمام شد !!!و تو در ساعت 5 خوابیدی!!!واییییییییییییی!!!!از اتاق امدم بیرون و همون موقع فوتبال تموم شد و به محمد گفتم باید این فداکاری منو جبران کنی من امشب ساندویچ میخوامممم!!!!!نذاشتم امیر اذیتت کنه تا راحت فوتبال ببینی !خلاصه این هم از بعد از ظهر جمعه من!!!!و الان امیر خوابه و بابایی هم داره تفسیر بعد از فوتبال!!!رو میبینه!و تند تند تخمه میخوره و توجهی نداره که بهش میگم انقدر تخمه نخور برات خوب نیستتتتتت!!!!!!!!1چقدر این پدر و پسر منو حرص میدینننننن!!!!انشاالله همیشه خوش باشین عزیزای من!!!!دوستتتون دارم خیلی زیاد!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مهرنوش مامان مهزیار
7 بهمن 91 10:26
حالا ساندویج رو خوردی یا نه؟


نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
علامه كوچولو
7 بهمن 91 11:17
سلااااااااااااااااااااام
آااااااااااااه ازين فوتبال دوستي اقايون نگين كه خونه ما هم كم ازونجا نداشتبا اينكه مهمون داريم تلويزيون دوساعت تمام در اختيار اقايي بود و بقيه خودشونو با مجله و خواب و بازي و...سرگرم كرده بودند


سلاممممممممممممم به روی ماهتتتتتتتتتتتتت وایییییییییییییی از فوتبال
علامه کوچولو
7 بهمن 91 18:08
سلام نه مهمونهام رو نگه داشتم دوشنبه با هم میریم مشهدالبته اگه خدا بخاد امام رضا بطلبه و مامان راهمون بده
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمد رضا
7 بهمن 91 23:20
سلاااااااااااااااااااااااااااام امان از دست فوتبال که هرچی می کشیم از دست فوتبال وتلویزیون وتلتکس که در این حالتها باید بریم یه جایی که بودنمون باعث عذاب آقایونه والا منم بچه هارو زیر بغل گرفتم رفتم اتاق بالا نیومدیم تا یک ساعت بعد فوتبال واما آفرین به مامان فداکار انشاالله که قدر تو بفهمن که حتمآ می فهمن قربون مامان سوده وگل پسرش اینم هزاران بوس تقدیم شما
مامان فاطمه
8 بهمن 91 20:19
سلام من ناهیدم اینم ادرس وبلاگ ...............
اگه خودتون تشریف بیارید متوجه می شید ممنونم عزیزم در ضمن شمارا لینک کردم خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم امیر مهدی رو ببوسید


سلام گلم ممنونم امدمممممممممممم


ناهید مامان فاطمه گلی ومحمد رضا
8 بهمن 91 20:23
سلام مامان سوده عزیز خوبید امیر مهدی در چه حاله هنوز اهنگ زیبای صداش تو گوشمه که می گفت نقاشی می کشم قربونش ببوسینش..............


سلام عزیزم قربونت برم که انقدر گلی عزیزم