این شرک دردسر ساز!
سلام شکوفه گیلاس مامان! ماجرا از اونجایی شروع شد که وقتی گل پسر گوش درد داشت مامان سوده برای انحراف فکرش از سیدی شرک استفاده کرد و حالا این غول سبز اون قدر تو خونه ما جا خوش کرده که نگو و نپرس.....هر روز با بیدار شدن از خواب باید سیدی شرک رو بذارم تا وقتی میخوابییی!!!!سه تا پشت سر هم است!وقتی تموم میشه دوباره از اول!برات نه تکراری میشه نه خسته میشی!وقتی میخوام برم سر کار به زور باید تلویزیونو خاموش کنم !وقتی بابایی میاد و میخواد تلویزیون ببینه حریفت نمیشه و جنگ پدر و پسر شروع میشههههه!!!
خلاصه عروسکش رو هم برات خریدم تا ازش خسته بشی اما فایده نداشت خونه عزیز جون (مامان گلم)هم که میری باید سیدیشو و عروسکشو همرات ببرمممم!!!چه گرفتاری برامون درست شده نازنینم!نمیدونم چه کار کنم تا این مساله برات عادی و تکراری بشه .جالب اینجاست که هیچ کارتون دیگه ای هم دوست نداری البته عمو پورنگ و خاله شادونه رو دوست داری ولی مگه اجازه میدی شرک رو بردارم ؟!
عزیزدل مامان گل دوست داشتنی من .همه جوره دوستت دارم .اما دلم میخواد پسر خوب و منطقی باشی.امیدوارم بزرگتر که شدی این چیزها رو بیشتر درک کنی .این کارها رو میذارم به اقتضای سنت که هنوز کوچولویی عزیزم.
و اما دامنه یادگیریت هم بیشتر میشه خدارو شکر.این چند وقت بیماری انچنان موهات هم بلند شده که هر کی ببیندت با رابینسون کروزوییه!!!اشتباهت میگیره عزیزم!خجالت میکشم عکستو بذارم چون بزرگ شدی از دستم شاکی میشی که موهاتو کوتاه نکردم !انشاالله فردا بابایی ببردت ارایشگاه و موهای پسرمو سرو سامان بده.
عزیزترینم دوستت دارم یک دنیا و میبوسمت یک دنیا.عاشقتمممممممم گل نازم!