عمو پورنگ
سلام شیرین عسلم!خدا خیر بده به عمو پورنگ و امیر محمد !میپرسی چرا؟چون اولین کسی بود که تونست تو رو یک جا بنشونه الان ربع ساعت!!!(برای تو زمان زیادی است!!!!)که تو رو مبل نشستی و داری عموپورنگ میبینی !
و هیچ خرابکاری هم مشاهده نمیشههه!!پسر گلم تازه داری همش میخندی البته به نظر من چیز خنده داری نمگن و یک ادمی لباس شیر پوشیده و داره با عمو پورنگ حرف میزنه و تو خوشت میادد!!که من یاد این افتادم وقتی شام غریبان رفتیم بیرون یک اقایی لباس شیر پوشیده بود امد جلو و روی سرت دست کشید و تو نترسیدی و وقتی رفت گریه کردی و گفتی شیر کو؟شثیر گم!!یعنی گم شد!!قربون پسر شجاع خودم برم الهییییی!!
یک دنیا عشق یک دنیا مهربونی تقدیم به تو که هم گلی هم مهربونی!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی