شکوفه گیلاسم امیر مهدی جانشکوفه گیلاسم امیر مهدی جان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره
یاس سفیدم محمد طاها یاس سفیدم محمد طاها ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

❤ امیر مهدی اقاقیای سفید و محمد طاها یاس سفید من❤

خطاب به خواننده گرامی

1391/9/24 10:53
نویسنده : مامان سوده
377 بازدید
اشتراک گذاری

نظر یکی از خوانندگان وبلاگ خاطرات پرستاری من :همیشه در افکارم داشتم که پرستار و پرستاری یعنی گذشت. یعنی احساس یعنی عاطفه. ولی در ده هفته ای که پدرم در کما در بیمارستان بودند به این باور رسیدم که بعضا (نه همه) پرستار یعنی عقده، حقارت ، بی عاطفگی و ....
اگه دوست داشتین براتون بیشتر مینویسم که این پرستار با ما چه کرد تا اینجا رسیدم.
البته باز هم تکرار میکنم که نه همه. چون این فقط به انسانیت افراد برمیگردد نه حرفه آنها.

با سلام خدمت دوست گرامی ام .دوست عزیز ایا شما هیچ وقت یک شب دو شب را بر بالین بیماری تا صبح بیدار نشسته اید؟ممکنه ولی نه 8 تا شیفت شب در ماه را بدون اینکه صبح روز بعد را هم استراحت نداشته باشید و یا دوباره مجبور باشید سر کار بروید .متاسفانه برخی کارهایی را که پشت درهای بسته ای سی یو و یا سی سی یو بر بالین بیمارشان انجام میشود را نمیببینند ...من نمیدانم پرستارانم با شما چه کرده اند ولی به هیچ عنوان نه بخاطر حمایت از همکارانم به خاطر اینکه انسان هستم حرف شما را قبول ندارم!ایا هرگز به این فکر کرده اید که بچه 7 و یا 8 ماهه تان را در حالی که تب دارد رها کنید و شب سر کار بروید ؟من بارها و بارها این کار را کرده ام !انمونه اش که اتفاق افتاده زیاد نگذشته همین دو شب پیش بود که من بچه دو ساله تبدارن را رها کرده و برای مراقبت بیماران سر کار رفتم و اتفاقا بیمار من یک بچه 6 ماهه بود که مادری داشت که بیماری اعصاب داشت و حتی نمیتوانست به بچه اش شیر بدهد و و یا پوشکش را عوض کند!و من همانند بچه خودم و حتی بیشتر از او مراقبت کردم .من یا همکارانم نمیخواهیم از ما تعریف کنند ما اجرمان را از خدا میگیریم اما دلمان را نشکنید ...ما هم دوست داریم شبها کنار فرزند و همسرمان باشیم و استراحت کنیم ما هم دوست نداریم بچه بیمارمان را رها کنیم ما هم دوست داریم روز عید نوروز روز تاسوعا عاشورا و تمامی اعیاد و یا مناسبتهای ملی و مذهبی کنار خانواده مان باشیم اما نمیتوانیم ..دوست عزیز شما اینها را نمیبینید من نوشته بودم ما خندیدیم و این برای شما گران تمام شده بود ایا ما چون پرستاریم حق خندیدن نداریم ایا ما انسان نیستیم ایا ما عاطفه نداریم ..به خدا ما هم انسان هستیم ما هم از فوت بیماران ناراحت هستیم من پدرم را در 9 سالگی از دست دادم ...فرزند من 10 روز به علت بیماری در بیمارستان بستری بود ...ما هم بیمار میشویم ما زودتر از شما فرسوده میشویم منتی بر شما نداریم شغلمان این است اما عادلانه قضاوت کنید تمامی پستها را بخوانید چون مردمی مانند شما در چامعه مان زیاد است که چنین خط بطلان رویمان میکشند در حالی که من الان در سن 30 سالگی دیسک کمر و گردن دارم چون مرتب بیماران سنگین وزن در ای سی یو را جابجا میکنیم و توقعی هم از کسی نداریم وقتی بیمارانمان اژیته میشوند ناسزاها به مان میگویند وقتی هوشیارند اگر یادشان بیاید که چه گفته اند احساس خجالت میکنند ...حتی گاها دست و پایشان هم برای زدن به بدنمان و گاها سر و صورتمان اصابت میکند اینها افسانه نیست دوست من حقیقت های سختی های پشت درهای بسته ای سی یو است .حالا بماند با مسایل استرس اور که هر لحظه جان بیمار در خطر است و حتی همکاران پزشک گرامی هم در خانه هاشان هستند و ان وقت است که ما در مواقع بحران خونریزی بیمار و یا اریتمی های خطر ناک قلبی عمل میکنیم و کار انجام میدهیم و چقدر نتیجه بهبودی بیمار برایمان زیباست و نه به تشکر بیمار و یا دکتر دلمان خوش نیست ما احترام میخواهیم فقط احترام !پسر کوچک من تا موهای من را شب در دست نگیرد خوابش نمیبرد و من شبها کجا هستم ؟پسر من انقدر من را نمیبیند که وقتی کنارش هستم پاهای من را محکم میچسبد ...ما هم احساس و عاطفه داریم ما هم انسانها را دوست داریم حتی بیشتر از شما !چون دردها و رنجهایشان را میبینیم ما هم بیمار میشویم حتی بیشتر از شما چون شغلمان سخت است .من عاشق شغل پرستاری ام و با تمام سختی هایش هزار بار خدا را بابت شغلم سپاس گذارم چون میدانم که چقدر در کارم احساس مسولیت دارم چون میدانم که جامعه به ما نیازمند است حتی اگر قدر دانمان نباشد....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان ماني مسافر كوچولو
24 آذر 91 12:00
پرستارا زحمت ميكشند كارشون هم خيلي سخته زن داداش من پرستار بود ولي بخاطر سختي كار كارشو ول كرد خونه دار شد الان هم از سختيهاي اون موقش ميگه


واقعا حق داشته اما تصور کنید اگه همه کارشونو ول کنند چی میشه؟
علامه کوچولو
24 آذر 91 15:02
ممنوووووووووووووووووووووووووون خانومی بابت همه زیباییهای شغلتون که درکش چشم بصیرت میخاد
ماکه دربست مخلصیم


عاشقتمممممممممممممممممممممممممممم
ریحانه مامان نیایش
25 آذر 91 10:43
سوده جون حرف دلت واقعا به دلم نشست بیشتر اوقات تا در شرایط دیگران قرار نگیریم همدیگه رو درک نمیکنیم کارتون خیییییییلی سخته و نمیشه گفت که در قبالش حقوق میگیرید چون این درامد با میزان کار و سختی کار مطابقت نداره مخصوصا پرستارهای متاهل و بچه دار امید وارم خداوند اجر مهربونی هاتون رو بده


ممنونم عزیزم