مسافرت
سلام گل پسر قند عسل.ما دو روز پیش از مسافرت برگشتیم اول رفتیم مشهد شما گل پسر هم با من و بابایی رفتی حرم من دادمت دست بابایی تا بتونم برم زیارت شما هم با بابیی رفتی زیارت کردی و من دیدمت که ضریح رو زیارت کردی قبول باشه نفس مامان . ان دومین باره که شما رفتی مشهد نفسم خدا رو شکر هوا هم خیلی خوب بود روز اول حرم خیلی شلوغ بود اما روز بعد خلوت تر بود بعد از مشهد رفتیم اسفراین خونه یکی از دوستای بابایی که یک پسر اندازه تو داشتند مثل تو هم بور بود نفس مامان شما با هم کلی بازی کردید بعد رفتیم توی باغشان که بسیار زیبا بود کلی اب بازی کردی نفسم .بعد حرکت کردیم سمت شمال هر چی جلوتر رفتیم پوشش گیاهی زیادتر میشد و همه جا سر سبز تر و زیباتر میشد واقعا جاده زیبا بود رسیدیم علی اباد کتول و رفتیم ابشار کبود وال متاسفانه در اثر سیل بعضی جاها تخریب شده بود مامان از رفت بالای ابشار من دومین بار بود که میرفتم دفعه اول با بابایی رفتم که مسافرت ماه عسل بود این بار هم تونستم برم و این همه زیبایی رو از نزدیک ببینم شمال شرجی و خیلی گرم بود اما خوش گذشت بعد رفتیم ساری کنار دریا بابایی رفت تو دریا اما من و تو فقط کنار اب اب بازی کردیم تو هم همش میگفتی مامان دریا!بعد حرکت کردیم سمت تهران بابایی میخواست برای مغازه جنس بیاره تهران خیلی شلوغ بود سوار مترو که شدی شلوغ بود عمه ازت پرسید امیر مهدی مترو چطور بود گفتی بد!!ما کلی خندیدیم.تهران حرم امام خمینی هم رفتیم.همه در محوطه چادر زده بودند و خیلی شلوغ بود خلاصه شما گل پسر همه جا رو دیدی حالا بماند که بین راه هم ایستادیم و کلی خوش گذشت ما این سفر رو با عمو علی و حمیده و پسر عموت ارمین و عمو حسین و عمه فروغ و پسر خاله محمد محسن و خانمش ژیلا و نی ن سه ماه شان امیر حسین رفتیم که متاسفانه سرما خورد و بردنش دکتر بهش سفکسیم داد .خلاصه دو روزی هست که برگشتیم و روزی که رسیدیم مامان شب کار بود امشب هم شب کاره تا اخر ماه پنج تا شب کاری دارم و دو تا عصر کاری به خاطر مرخصی ها شیفت هام فشرده شده .اما مسافرت خوبی بود مخصوصا مشهد هنوز نیامدیم دلم دوباره برای امام رضا تنگ شده.السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا.