شکوفه گیلاسم امیر مهدی جانشکوفه گیلاسم امیر مهدی جان، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره
یاس سفیدم محمد طاها یاس سفیدم محمد طاها ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

❤ امیر مهدی اقاقیای سفید و محمد طاها یاس سفید من❤

شیرین زبونیهای قند عسلم23

1392/6/4 16:21
نویسنده : مامان سوده
255 بازدید
اشتراک گذاری

و بابایی امروز عصر رفت تهران و من و امیرمهدی تنها شدیم...

وقتی من داشتم وسایل بابایی رو جمع میکردم امیر مهدی مرتب میپرسید:داریم میریم پارک؟؟؟سوالکجا میریم؟منم بیام؟خیال باطل

مامان:پسرم بابا داره میره تهران !پارک نمیره!

البته این حرف امیر مهدی دلیل داشت چون من وسایلی مانند فلاکس چای و ...رو که بابا برای بین راهش احتیاج داشت توسبدی گذاشته بودم که همیشه باهاش میریم پارک و. بخاطر همین گل پسر همچین فکری کرد...چشمک

و در همین حین من داشتم برای بابا قران میگرفتم که از زیر قران رد بشه و پشت سرش اب بریزم امیر مهدی هم تند کفشهاشو پوشید و رفت نشست تو ماشین روکرد به بابا و گفت:بابا صقدد(صدقه)دادی؟؟؟

و من یادم افتاد از بس عجله داشتم یادم رفته برای بابا صدقه بندازم!

الهی مامان به فدای اون قلب پاکت بره و توجه و نکته سنجی ات عزیزترینم....

و اما بماند که به چه مصیبتی امیر مهدی رو از ماشین پیاده کردم و بردم تو خونه و امیر مهدی همگریه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مهرنوش مامان مهزیار
5 شهریور 92 8:43
آفرین به گل پسر مهربون که صدقه دادن برای بابایی یادش نمیره


به به سلام چقدر دلم تنگ شده بود براتون ....
مامان آروین (مریم)
5 شهریور 92 11:25
ایشالاه بابای امیرمهدی جون به سلامتی برن و برگردن . و برای پسر گلش سوغاتی هم بیاره .
آفرین به پسر زرنگ و باهوش که حواسش به همه چی هست .
دوستون داریم


ممنون عزیزم....انشاالله...ما هم دوستتون داریم فراوون.
امیرمهدی و عمی
5 شهریور 92 13:14
سلام بر مامانی
جاشون خالی نباشه.
انشااله به سلامتی برگردن. وای خدا امیر ما هم وقتی یکی میخواد یکجا بره کلی مراسمات راضی کردنش داریم.
دوستون دارم دونه دونه ی دنیا


سلام عزیزم عاشقتونم فراوون دوستتون دارم از زمین تا اسمون....
مامان رهام
5 شهریور 92 19:25
جای همسری خالی نباشه...عزیزم فک کرده دارید میرید پیک نیک


ممنون ...واقعا!!!!!
مامان رهام
5 شهریور 92 19:28
من فک میکردم شما ساکن تهران هستید


نه عزیزممممممممممممم
امیر مهدی و عمی
6 شهریور 92 13:14
سلام مامانی کجایی؟
خبری ازتون نیست دلمون براتون تنگ شده


سلام عزیزمممممم دل منم تنگ شده بود حسابییییییییییییی]


امیر مهدی و عمی
6 شهریور 92 13:15
این هم یک بوس شکلاتی البته نه به خوشمزگی بوس های شمابرای بهترین دوست


واییییییییییییییییی اتفاقا مزه اش معرکه بود اگه بازهم هست بفرستین برام منتظرمممممم.
ناهیدمامان فاطمه گلی ومحمرضا
6 شهریور 92 19:54
سلام سوده جون خوبید؟امیر مهدی خوبه؟
7عزیزم چقدر که شما شیرین زبون وباهوشید ماشالله بابا که نیست مرد خونه ای از مامان خوب مواضبت کن بهش کمک کن دلم برات یه ذره شده عکس جدیدتو نمی ذاری؟
راستی سوده جون قالب نو مبارک خیلی خوشگله سفارش دادید؟کجا؟
بهتراز این نمیشه[قلب

سلام به روی ماهت دوست گلم قالب رو یکی از دوستهای عزیز برام درست کرده ...دل منم برات مورچه شده عزیزم دوستتون دارم فراوون.

ناهیدمامان فاطمه گلی ومحمرضا
6 شهریور 92 19:55
انیر مهدی جونو ببوسین انشالله زود بابایی میاد خدا به همراهشون


ممنون گلم.انشاالله
ناهیدمامان فاطمه گلی ومحمرضا
8 شهریور 92 16:53
سوده جون اگه کلمه ای رو پس وپیش نوشتم خوت بی زحمت ویرایش کن ببین امیر وچی نوشتم